«منظور از گزاره،جملاتی با اسناد خبری است که در فارسی از آن به نهاد و گزاره، در عربی به مسند و مسندالیه و در منطق به موضوع و محمول تعبیر میشود»

1. نادیده ها در برار خداوند بی معنا هستند

2.حسد کارها را به سوی شر سوق میدهد

3.رب انسان را به جایی از کمال سوق میدهد که  دور از انتظار است

4.انسان هر اندازه خود را از پرودگار دور تر کند بیشتر در شر فرو خواهد رفت

5.انسان برای آنکه به کمال برسد باید خود را در پناه خداوند بیندازد

6.حسادت آنچنان عمل میکند که انسان را به اعماق تاریکی ها میکشاند

7.حسادت میتواند جنس انسان ها را تاریک کند

8.تاریکی حسادت دیگر جایی را برای خداوند قاعل نمیشود

9.انسان ها زمانی فرقشان مشخص میشود که به زبان چیزی را ابراز کنند

10.گفتن ها میتواند مسیر ساز باشد/مسیری به خداوند و مسیری بسوی هلاکت

11.شر به واسطه خلق کردن مخلوق به وجود می آید

12.خلق است که شر خلق میکند

13.خالق شر خود مخلوق است

14.شر در یک آن که خلق شد توسط مخلوق وقب میشود

15.شر آنجنا بد است که می تواند دامن گیر همه ی مخلوقات شود

16.باید به کسی پناه برد که مخلوق را میشن

17.یکی از شرایط در پناه بودن خداوند آن است که خود باعث شر شدن چیزی نباشیم

18.قل کردن زمانی زیبا میشود که رابی پناه بردن به خداوند باشد

19.روح قل ،عمل است

20.جنس پناه بردن زمانی قابل درک است که همراه عمل باشد